چرا هیتلر و استالین علیه غرب لیبرال متحد نشدند؟
تاریخ انتشار: ۲۸ دی ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۸۸۰۶۷۶
عصر ایران؛ هومان دوراندیش - ارنست نولته در كتاب «قرن بيستم: ايدئولوژيهای خشونت» میكوشد نشان دهد بين هيتلريسم و استالينيسم چه شباهتها و تفاوتهايی وجود داشت. وی در مسير اين واكاوی، تاريخ اروپای ليبرال را از آغاز جنگ جهانی اول تا پايان جنگ جهانی دوم شخم میزند.
اساس این کتاب درسگفتارهایی است که نولته در دهۀ 1990 برای مخاطبان دانشگاهی و غیردانشگاهی در شهر رم تهیه کرده بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سرك كشيدنهاي مكرر نولته به اينجا و آنجای تاريخ اروپا در سه دهۀ مذكور، كتاب را تا حدی دچار آشفتگي و پراكندگی كرده است. در واقع نويسنده از فراز چشماندازی تئوريك به تاريخ اروپا در اين سه دهه نمينگرد بلكه میكوشد با اينسو و آنسو رفتن در ميدان حوادث تاريخي، نهايتا به چشماندازی تئوريك دربارۀ ايدئولوژيهای خشونت در قرن بيستم برسد.
هم از اين رو، در كتاب با ذكر جزييات تاريخی فراواني مواجهيم كه كتاب را به نوعی شلوغ و گرفتار "ترافيك ارجاعات تاريخی" كرده است. البته اين ويژگی نه نقطهضعف كتاب بلكه خصلت آن است؛ چراكه نولته بحثي صرفا تئوريك را پيش روی ما ننهاده است و كتاب وی، كتابي است مابين علم سياست و تاريخ سياست.
كتاب نولته پنج فصل دارد و مهمترين فصل آن، فصل چهارم است كه دوربين نويسنده زوم میكند روی استالينيسم و هيتلريسم.
نولته در اين فصل ابتدا تكليف دعوای تئوريك استالين و تروتسكي را روشن میكند. وی معتقد است كه در اين دعوا، نظرا حق به جانب استالين بود و اين اتهامزنی مشهور تروتسكی كه استالين در پی برپايي "سوسياليسم در يك كشور و خيانت به ايدۀ انقلاب جهانی" است، بيراهه و انحرافی بيش نبود.
استدلال نولته این است كه استالين نیز مثل تروتسکی به سقوط محتوم بورژوازي و نابودي كاپيتاليسم در سراسر جهان ایمان داشت؛ با این تفاوت که او اتحاد جماهير شوروی را برج و بارويی ميدانست كه انقلاب جهانی عليه سرمايهداری را هدايت ميكند و تحت هيچ شرايطی نبايد فرو بريزد.
بنابراين پايين كشيدن فتيلۀ صدور انقلاب براي حفظ اين قلعۀ مركزی انقلابيون ماركسيست، تصميمي برآمده از عقلانيت بود نه برخاسته از بیاعتقادي به ضرورت انقلاب جهانی عليه سرمايهداری.
در واقع حرف نولته این است که نگاه "ایدئولوژیک" استالین تا حد ضرورت به "عملگرایی" آمیخته بود ولی نگاه تروتسکی یکسره ایدئولوژیک بود. تفاوت این دو نگاه هم قابل درک است. استالین 24 سال حاکم بلامنازع شوروی بود و مجموعا 31 سال در سطوح بالای حکومت این کشور حضور داشت، ولی تروتسکی 7 سال جایگاه عملا نفر دوم حکومت بود (پس از لنین) و پس از آن هم سه سال از سوی استالین تحمل شد و در 1927 از حزب کمونیست شوروی اخراجش کردند.
شاید اگر تروتسکی پس از لنین به قدرت رسیده بود، او هم ناچار میشد نگاه یکسره ایدئولوژیکش را به عملگرایی آغشته سازد. هر چند که تروتسکی از همان آغاز، مارکسیست معتقدتری به نظر میرسد ولی استالین مارکسیستی فرصتطلب بود که حزب کمونیست شوروی را قربانی ارتقای جایگاه شخصیاش کرد و "دیکتاتوری حزبی" را به "دیکتاتوری فردی" تنزل داد.
در بحث از تفاوت ديدگاه استالين و تروتسكی، نولته به اين نكتۀ تاريخی هم اشاره میكند كه واژۀ "استالينيسم" جزو ابداعات تروتسكی بود.
دربارۀ چرايی به قدرت رسيدن هيتلر، نولته میگويد ترس از ماركسيسم دليل اصلی "واگذاری قدرت به هيتلر" بود. خلاصۀ توضيح نولته اين است كه قویترين حزب كمونيست در خارج از اتحاد جماهير شوروی، حزب كمونيست آلمان بود و در فاصلۀ 1928 تا 1932، آرای حزب كمونيست آلمان در چندين انتخابات پارلمانی اين كشور، رشد چشمگيری داشت و به يكقدمی حزب سوسيال دموكرات اين كشور رسيده بود.
از سوی ديگر، جناح چپ حزب ناسيونالسوسياليست نيز تمايلاتی به بلشوويسم ملی و حزب كمونيست نشان میداد. هراس از اتحاد حزب كمونيست، حزب سوسيال دموكرات و جناح چپ حزب ناسيونالسوسياليست نهايتا موجب شد كه طبقات بالا و خردهبورژوازی آلمان و نيز رييسجمهور اين كشور، با واگذاری قدرت به هيتلر موافقت كنند تا "انقلابی كمونيستي" آلمان را در كام خود نكشد.
نولته ميگويد هيتلر هم مثل استالين با چيزی شبيه اتهام "خيانت به انقلاب" مواجه شد. او از سوی هواداران اوتو اشتراسر، كه يكي از چهرههای برجستۀ حزب ناسيونالسوسياليست آلمان بود و پس از افزايش قدرت هيتلر از اين حزب خارج شد، متهم شد كه به دليل همكاری با كاپيتاليستها از ايدۀ "سوسياليسم ملی" دست كشيده است.
يعنی هيتلريسم متهم بود به تضاد با سوسياليسم ملی، استالينيسم هم متهم بود به ضديت با سوسياليسم بينالمللی.
شباهت ديگر اين دو ديكتاتور بزرگ اين بود كه هيتلر در 1934 بر اساس اتهاماتی مشكوك فرماندهان اس. آ (گروه ضربت حزب) را اعدام كرد و همين ظاهرا الگويی شد برای استالين تا پروژۀ محاكمات و اعدام سران حزب كمونيست شوروی را در نيمۀ دوم دهۀ 1930 استارت بزند؛ هرچند كه استالين در اين زمينه، بسی فراتر از هيتلر رفت.
هانا آرنت توتاليتريسم را "حكومت قواعد كلی" ميداند ولي مورخين و محققينی كه در احوال رژيمهاي هيتلر و استالين تامل كردهاند، گاه مرز حكومت قواعد كلی و حكومت شخصی را گم ميكنند. يعني از جايی به بعد، قدرت پيشوا يا رهبر چنان فزونی ميگيرد كه براي ناظرين بيرونی تشخيص اين نكته دشوار میشود كه آيا هيتلر يا استالين كارگزار "قواعد كلی" بودند يا اينكه رژيمشان به ورطۀ "شخصيشدن قدرت" افتاده بود؟
تفاوت ديگر اين دو ديكتاتور، در ميزان كمونيستكشی آنها بود! نولته میگويد برخی از رهبران حزب كمونيست آلمان توسط هيتلر سركوب شدند و به شوروی گريختند؛ اما استالين بيش از هيتلر آنها را كشت!
كمونيستكشی رژيم استالين چنان گسترده بود كه «در برابر ويژگيهای مهيب اين رژيم، آلمان... با... حداكثر 10000 زندانی سياساش بهمانند بهشتی ليبرال و مبتنی بر حكومت قانون به نظر میرسيد.»
در واقع استالين نه فقط از حیث سركوب نيروهاي اجتماعی و سياسی ناهمسو، بلكه از حيث سركوب نيروهای سياسی همسو با خودش (به لحاظ ايدئولوژيك)، هيتلر را پس پشت نهاد.
به عبارت ديگر، تعداد نازيستهايی كه هيتلر كشت، كمتر از تعداد كمونيستهايی بود كه به دستور استالين نابود شدند.
در اوت 1939 كه وزرای خارجۀ هيتلر و استالين پیمان عدم تجاوز امضا کردند، ناظران جهانی از این اقدام هیتلر متعجب شدند؛ زیرا هيتلر ماركسيستها را علت اصلي شكست آلمان در جنگ جهانی اول ميدانست.
امضای پیمان مولوتوف-ریبنتروپ
در 1938 كه دولت هیتلر قرارداد مونيخ را با فرانسه و بريتانيا امضا كرد، پیشوا مايۀ اميدواری بورژوازی اروپا برای مقاومت در برابر رشد كمونيسم در قارۀ سبز شد و تروتسكي او را "ارتشبد بورژوازی جهانی" ناميد.
اما با پيمان مولوتوف-ریبنتروپ در 23 اوت 1939، صحنۀ بازی سياست در اروپا عوض شد: اميد بورژواها به هيتلر از دست رفت و رژيمهای تكحزبي توتاليتر در برابر دموكراسيهای غربی قرار گرفتند.
اما چرا هيتلر وارد جنگ با استالين شد؟ نولته به نقل از ويكتور سووُروف، افسر بلندپايۀ اطلاعات نظامی شوروی، و در تاييد گزارش آلمان دربارۀ آغاز جنگ به عنوان ضربۀ پيشگيرانه، دليل آغاز جنگ از سوي آلمان را چنين توضيح ميدهد:
«تجمع فوقالعادۀ نيروهای نظامی شوروي در لهستان شرقی... و در مرزهای رومانی كه منابع نفتی آن براي مديريت جنگی آلمان از اهميتی حياتی برخوردار بود... اين نيروهای نظامي مستقر در مواضع حمله به دلايل فنی نمیتوانستند به عقب منتقل شوند... گواه ديگر برای نيت تهاجمی استالين اين است كه بخشيی از تانكهای بيشماری كه جمع شده بودند تنها در جادههای اروپای مركزی كاربرد داشتند.»
همچنين اين تصور رایج كه در صورت آغاز جنگ بين دو كشور، كارگران فلاكتزدۀ آلمانی، به سود برادران طبقاتیشان در شوروی، عليه هيتلر قيام خواهند كرد، موجب میشد که حملۀ شوروی به آلمان محتملتر به نظر آید. در این صورت هيتلر علاوه بر جنگ با ارتش سرخ، درگير جنگ داخلی هم میشد.
اين تبيين از چرايی جنگ آلمان و شوروی، كمی غريب و خلاف مشهورات جنگ جهانی دوم است اما نولته مینويسد: «در ادبيات تخصصی غرب اين باور كه استالينی از همهجا بیخبر و شورویای ناآماده قربانی هجوم مزورانۀ آلمان شدهاند مدتهاست كه ديگر يك اصل جزمی بیمناقشه نيست.»
اما چرا هيتلر جنگ را به استالين باخت؟ نولته دربارۀ نقش هيتلر در شكست آلمان مقابل شوروی مینویسد:
«مهمترين مانع {بر سر راه پيروزی} خود او بود... اگر او فقط بلشوويسمستيز بود، میتوانست... پشتيبانی بخشهای بزرگی از مردم { شوروی} و حتی پشتيبانی افسران ارتش سرخ را به دست آورد. اما او... نژادپرستی ژرمن بود كه به اسلاوها به چشم "انسانهاي پست" مینگريست و میخواست از اوكراينیها و روسها برده بسازد.»
اگرچه هيتلر جنگ را باخت، اما نتيجۀ جنگ براي استالين هم پيروزی مطلق نبود؛ چراكه استالين براي غلبه بر هيتلر، ناچار شد با دشمنان كاپيتاليستش متحد شود.
او براي تحقق اين اتحاد، «كمينترن را منحل كرد و به كليسای ارتدوكس نيز اتكا كرد... از وحدت اسلاوها سخن میگفت نه از وحدت پرولتاريای جهاني.»
در واقع استالين به جهان سرمايهداری باج داد تا هيتلر نتواند شوروی را به فراموشخانۀ تاريخ بفرستد.
هانا آرنت در یکی از پاورقیهای کتاب "توتالیتاریسم" به این نکته پرداخته است که استالین در نیمۀ دوم دهۀ 1930 آماده بود با هیتلر متحد شود برای نابودیِ "غرب لیبرال". بنابراین باید پرسید که چرا هیتلر پس از فتح فرانسه و بخش اعظم اروپا، اسبش را به سمت شوروی هی کرد؟
شاید چون جنگی که هیتلر به راه انداخته بود، عمدتا سرشت ارضی و نژادی داشت نه ایدئولوژیک. یعنی هیتلر در پی کسب "فضای حیاتی" و توسعۀ ارضی آلمان بود و در کنار آن به نابودی قوم یهود و سایر "اقوام پست" بیشتر اهمیت میداد تا به نابودی یک ایدئولوژی خاص.
از نظر هیتلر، اسلاوها در شرق اروپا مصداق "نژاد پست" بودند ولی مردم بریتانیا به اندازۀ یهودیان و اسلاوها "پستفطرت" نبودند.
همچنین با وجود هشدار مشاوران هیتلر به او برای درسگرفتن از سرنوشت ناپلئون، که در سرمای روسیه گرفتار شد، شاید هیتلر فتح شوروی را از راه زمینی، راحتتر از تسخیر بریتانیایی میدانست که دور تا دورش دریا بود. بویژه اینکه ارتش آلمان با اشغال لهستان در شرقیترین مناطق اروپا، بیخ گوش شوروی حضور داشت.
علاوه بر این، تسخیر شوروی "فضای حیاتی" چشمگیری در اختیار آلمانیها قرار میداد اما بریتانیا وسعت شوروی را نداشت.
و نهایتا اینکه تسخیر شوروی، مقدمهای بود برای تسخیر بسیاری از کشورهای آسیایی و افزایش قلمرو کشورهای جدید و راهیابی نازیسم به آسیا و بسط یدش در این قارۀ پهناور.
منبع: عصر ایران
کلیدواژه: حزب کمونیست جنگ جهانی آغاز جنگ
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۸۸۰۶۷۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اعتراضات به جنگ علیه غزه از دانشگاه های آمریکا به فرانسه و آلمان رسید
به گزارش جماران به نقل از یوورنیوز، پلیس برلین روز جمعه اقدام به برچیدن اردوگاه جمعی از طرفداران فلسطین کرد که پیشتر توسط برخی از فعالان در مقابل ساختمان پارلمان آلمان برپا شده بود.
این فعالان خواستار توقف صادرات سلاح از سوی آلمان به رژیم اسرائیل و پایان دادن به آنچه آن را جرمانگاری جنبش همبستگی با فلسطین میخوانند، شدهاند.
به گزارش رویترز، پلیس چادر فعالان حامی فلسطین را برچید، معترضان را به زور از محوطه پارلمان بیرون آورد و منطقه اطراف را مسدود کرد تا مانع از ورود دیگر فعالان شود.
این اقدام پس از تنشها و درگیریهای اخیر بین معترضان و پلیس در دانشگاههای ایالات متحده وتحصن در دانشگاه علوم سیاسی پاریس، به عنوان بخشی از اعتراضات بینالمللی برای محکوم کردن کشتار غیرنظامیان در غزه و حمایت غرب از رژیم اسرائیل، صورت گرفت.
اردوگاه فعالان حامی فلسطین در برلین موسوم به «اشغال در برابر اشغال» هشتم آوریل گذشته، همزمان با آغاز جلسات دادگاه بین المللی دادگستری برای بررسی پرونده شکایت نیکاراگوئه علیه آلمان به دلیل ارائه کمک نظامی به رژیم اسرائیل، برپا شده بود.
جرا نصار، یکی از سازمان دهندگان این حرکت اعتراضی به رویترز گفت: «هدف جلب توجه به این موضوع و ... نیز به همدستی آلمان و همچنین به حمایتهای صورت گرفته از نسل کشی اسرائیل در غزه بود.»
اسرائیل همواره اتهام «نسلکشی» در ارتباط با تهاجم نظامی به غزه را که مدعی است با هدف نابودی گروه فلسطینی حماس صورت گرفته، رد می کند. این در حال یاست که این رژیم تا کنون نزدیک به 45هزار فلسطینی را در نوار غزه به شهادت رسانده است و بیش از 77هزار فلسطینی دیگر را نیز زخمی کرده است.
نصار و دهها معترض دیگر هنگام مداخله پلیس روی زمین نشسته و شعارهایی را در حمایت از فلسطینیان سرمیدادند؛ در حالی که ماموران پلیس با بلندگو از آنها خواستند آنجا را ترک کنند.
اودی راز، دانشجوی دکترا در دانشگاه آزاد برلین و یکی از اعضای انجمن صدای یهود، میگوید: «ما با تحسین به آنچه در ایالات متحده می گذرد نگاه می کنیم... هیچ دلیلی برای توقف وجود ندارد.»
راز کیپایی به رنگ پرچم فلسطین بر سر داشت و با دوربین گوشی خود مشغول پوشش زنده تخلیه کمپ توسط پلیس در شبکههای اجتماعی بود.
وی به رویترز میگوید که فعالان یهودی نیز این هفته به اردوگاه پیوسته و در آنجا شام عید پسح را زیر نور شمع برگزار کردند.
پلیس اما میگوید که حکم ممنوعیت و برچیدن این اردوگاه که در ابتدا مجوز برپایی گرفته بود، به دلیل تخلفات مکرر برخی معترضان از جمله استفاده از نمادهای مغایر قانون اساسی و شعارهای ممنوعه صادر گردید.
سخنگوی پلیس در این ارتباط میگوید: «در حال حاضر به دلیل اینکه امنیت و نظم عمومی به طور قابل توجهی در خطر است، نمی توان از حافظت از تجمعات را تضمین کرد.»
او همچنین افزود که طبق مقررات محلی، چادرها برای حفظ چمن محوطه پارلمان باید هر روز جابجا شوند.
راز، کنشگر انجمن صدای یهود اما میگوید: «برای دولت آلمان، چمن از جان بیش از ۴۰ هزار انسان بیگناهی که توسط ارتش اسرائیل در غزه کشته شدهاند، بار ارزشتر است.»
تحصن حامیان فلسطین در دانشگاه علوم سیاسی پاریس؛ دانشجویان: فراخوان پلیس فرانسه عبور از خط قرمز است
دانشگاه علوم سیاسی پاریس که از آن به عنوان یکی از معتبرترین موسسات آموزش عالی فرانسه یاد میشود طی دو روز گذشته شاهد تححصن و تجمع اعتراضی دانشجویان حامی فلسطین و معترضان به تهاجم نظامی رژیم اسرائیل به غزه بود.
به گزارش رسانههای داخلی در فرانسه، دانشجویان پس از آنکه پلیس برای متفرق کردن تظاهرات روز چهارشنبه وارد عمل شد، شامگاه پنجشنبه در محوطه دانشگاه علوم سیاسی دست به تحصن زدند و برخی ساختمانها و اماکن دانشگاه را اشغال کردند.
این اعتراضها به دنبال موج مشابهی از خشم و نارضایتی دانشجویان در چندین دانشگاه ایالات متحده نسبت به کشتار غیرنظامیان در غزه و تداوم جنگ در این بخش محاصره شده از سرزمینهای فلسطینی صورت میگیرد.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، دانشجویان صبح جمعه نیز به حرکت اعتراضی خود ادامه دادند و با استفاده از سطلهای زباله و وسایل دیگر، ورودی اصلی پردیس دانشگاه علوم سیاسی موسوم به «سیانسپو» را مسدود کردند.
بنا به این گزارش، سازماندهندگان اصلی این حرکت اعتراضی دانشجویی، اعضای «کمیته فلسطین» دانشگاه علوم سیاسی پاریس بودهاند.
هدف این افراد از برپایی تحصن و شرکت در تجمع اعتراضی، درخواست برای محکومیت آشکار اقدام اسرائیل در حمله به غیرنظامیان در غزه و قطع کلیه روابط با دانشگاهها و شرکتهایی که در «سرکوب سیستماتیک مردم فلسطین» شریکاند، عنوان شده است.
این کمیته همچنین خواستار برگزاری یک مراسم یادبود برای گرامیداشت یاد مردم بیگناهی شده است که بواسطه تهاجم نظامی اسرائیل به غزه جان باختهاند.
پلیس چهارشنبه شب نیز برای متفرق و بیرون کردن دهها دانشجوی حامی فلسطین از محوطه دانشگاه علوم سیاسی وارد عمل شده بود.
مسئولان دانشگاه ضمن اشاره به این موضوع که برپایی چنین اعتراضهایی بر «تنشها» در دانشگاه میافزاید، به خبرگزاری فرانسه گفتند که اغلب دانشجویان پس از بحث و گفتگو با مدیریت حاضر به ترک محوطه دانشگاه شدند.
این در حالیست که پلیس پس از آن مجبور شد برای بیرون کردن تعداد اندکی از معترضان که حاضر به ترک محوطه دانشگاه نبودند، مداخله کند.
مسئولان «سیانسپو» سپس اعلام کردند که متاسفانه «تلاشهای متعدد» برای خروج مسالمت آمیز دانشجویان از محوطه دانشگاه با شکست مواجه شد و تعدادی از معترضان با دخالت پلیس حاضر به ترک محل شدند.
به گفته فرماندهی پلیس در پایتخت فرانسه، دانشجویان حدود ۱۰ چادر در محوطه دانشگاه علوم سیاسی برپا کرده بودند.
یک اتحادیه دانشجویی در همین ارتباط با انتشار پیامی در ایکس از جانب دانشجویان معترض نوشت: ما در «ساینس پو» هستیم تا سانسور و جرم انگاری دولت علیه همه آنهایی که نسل کشی جاری را محکوم می کنند و خواستار صلح در غزه هستند، را محکوم کنیم.
در این پیام خطاب به غزه و ساکنانش آمده است که دانشجویان معترض با شما هستند و از شما حمایت میکنند.
«عبور از خط قرمز»
کمیته حامیان فلسطین در دانشگاه علوم سیاسی پاریس روز پجشنبه در بیانیهای اعلام کرد که فعالان دانشجویی توسط بیش از ۵۰ نیروی امنیتی از مدرسه بیرون برده شددند.
در این بیانیه همچنین آمده بود که «حدود ۱۰۰» افسر پلیس نیز در بیرون از محوطه منتظر دانشجویان معترض بودند.
برپا کنندگان تحصن و تجمع اعتراضی دانشجویان حامی فلسطین همچنین تاکید کردند که مدیریت دانشگاه علوم سیاسی «با لجاجت و سرسختی از گفتگوی واقعی با دانشجویان طفره میروند.»
اتحادیه دانشجویی این دانشگاه معتبر پاریس نیز تصمیم مسئولان دانشگاه برای فراخواندن پلیس را «تکاندهنده و عمیقاً نگرانکننده» خوانده و اعلام کرده است که این اقدام «نشاندهنده چرخش استبدادی بیسابقه» در مدیریت دانشگاه است.
یکی از اعضای اتحادیه دانشجویی «سیانسپو» تصمیم برای فراخواندن پلیس را از سوی مدیریت دانشگاه «عبور از خط قرمز» خواند و تاکید کرد: مدیریت باید برای بازگرداندن فضای اعتماد گام بردارد.
سخنگوی این اتحادیه نیز به خبرگزاری فرانسه گفت که دانشجویان «علی رغم سرکوب» به حرکت اعتراضی خود ادامه خواهند داد.
اعتراضات دانشجویی در آمریکا
اعتراضات دانشجویان حامی حقوق فلسطینیها روز پنجشنبه ۲۵ آوریل (۶ اردیبهشت) در حالی به شمار بیشتری از دانشگاههای ایالات متحده گسترش یافت که پلیس روند برچیدن چادرهای تحصنکنندگان را آغاز کرده و به نظر میرسد صبر مقامات رو به اتمام است.
به درخواست روسای شماری از دانشگاهها، افسران ضد شورش پلیس با استفاده از گاز اشکآور به تعدادی از دانشگاهها وارد شدهاند تا مانع از تحصن دانشجویان شوند.
بیش از ۲۰۰ معترض روز چهارشنبه و بامداد پنجشنبه در دانشگاههای« لسآنجلس، بوستون و آستین، تگزاس» (جایی که حدود ۲ هزار نفر در روز پنجشنبه تجمع کرده بودند) دستگیر شدند.روز پنجشنبه پلیس آمریکا با یورش به تظاهرات همبستگی با نوار غزه در دانشگاه «اموری» در شهر «آتالانتا» در ایالت «جورجیا» شماری از اساتید و دانشجویان را بازداشت کرد.
پلیس همچنین در حمله به معترضان به آنها تعدی کرد و از گلوله های پلاستیکی و گاز اشک آور نیز استفاده کرد.
تصاویری در شبکه های اجتماعی منتشر شده است که نشان می دهد پلیس به «نویل مکاوی» رئیس بخش فلسفه و«کارولین ووهلین» استاد اقتصاد دانشگاه اموری را در پی مشارکت شان در تظاهرات حمله کرده و آنها را با خشونت بازداشت می کند. معترضان خواستار آتش بس فوری در نوار غزه و توقف حمایت آمریکا از رژیم اسرائیل هستند.
صحنه هایی نیز از برخورد خشونت بار با ووهلین استاد اقتصاد دانشگاه اموری و انداختن وی روی زمین قبل از بازداشت اش منتشر شده است این در حالی است که وی به نیروهای پلیس گفته است که استاد دانشگاه است.
همچنین تصاویری از حمله پلیس با گلوله های پلاستیکی به معترضان در دانشگاه اموری را نشان می دهد.
رسانه های آمریکایی نیز گزارش دادند که نیروهای پلیس برای متفرق کردن معترضان در دانشگاه اموری به سمت دانشجویان و اساتید گلوله های پلاستیکی و گاز اشک آور شلیک کردند.
در دانشگاه اموری در آتلانتا پلیس تلاش کرد معترضان را که بر روی چمنها تحصن کرده بودند عقب بزند. اداره پلیس آتلانتا گفته است افسرانی که به درخواست کمک مسئولان کالج پاسخ دادند «با خشونت» مواجه شده و مجبور شدند از «محرکهای شیمیایی» برای پراکنده کردن معترضان استفاده کنند.
فعالان معترض با برپایی تحصنها و برپایی تظاهرات پرحاشیه خواستار برقراری آتشبس در جنگ رژیم اسرائیل علیه غزه و همچنین قطع روابط دانشگاهها با اسرائیل و همینطور شرکتهایی هستند که از این درگیری سود میبرند.
این در حالی است که در شماری از دانشگاهها معترضان با دست گرفتن پرچمهای حماس و حزبالله لبنان، از ورود دانشجویان یهودی به محوطه دانشگاهها جلوگیری کردهاند.
سازماندهندگان تظاهرات در دانشگاه کالیفرنیا در لسآنجلس در پیامی آنلاین گفتند: «به مدت ۲۰۱ روز، جهان در سکوت شاهد کشتار بیش از ۳۰ هزار فلسطینی توسط اسرائیل بود. امروز دانشگاه کالیفرنیا به دانشجویان سراسر کشور میپیوندد و از دانشگاههای دیگر میخواهد ارتباط خود را با شرکتهایی که از اشغال، آپارتاید و نسلکشی در فلسطین سود میبرند قطع کنند.»
جرقه گسترش اعتراضات از زمانی زده شد که مسئولان دانشگاه کلمبیا در نیویورک تا نیمهشب ۲۵ آوریل به تحصنکنندگان در محوطه این دانشگاه، که نقطه کانونی اعتراضات در ایالات متحده هستند، مهلت دادند چادرهای خود را جمع کنند.
علیرغم این اولتیماتوم ریاست دانشگاه کلمبیا پنجشنبه شب با صدور بیانیهای و با اشاره به «پیشرفت» در مذاکرات با معترضان، ضربالاجل نیمهشب برای برچیدن چادرهای ضداسرائیلی را لغو کرد.
دفتر مینوش شفیق، رئیس دانشگاه کلمبیا، در بیانیهای اعلام کرد: «مذاکرات پیشرفت نشان داده و طبق برنامه ادامه دارد. ما خواستههای خود را داریم و آنها نیز خوستههای خود را دارند.»
همزمان روز پنجشنبه حامیان اسرائیل در مقابل محوطه دانشگاه کلمبیا در نیویورک اقدام به برگزاری تظاهرات کردند.
در همین حال تظاهرات علیه جنگ غزه و در حمایت از فلسطینیان در محوطه دانشگاه تگزاس در شهر آستین نیز برگزار شد. این در حالی است که ۹۳ نفر در محوطه دانشگاه کالیفرنیای جنوبی در لسآنجلس دستگیر شدهاند.
در کالج امرسون در بوستون و در پی درگیری پلیس با معترضان، کلاسهای آموزشی روز پنجشنبه لغو شد. پلیس با حمله به محوطه این دانشگاه چادر تحصنکنندگان را برچید و ۱۰۸ نفر را دستگیر کرد. این در شرایطی است که در دیگر دانشگاهها نظیر جورج تاون، جورج واشنگتن، هاروارد، براون، میشیگان اعتراضها ادامه دارد.
حامیان اسرائیل و دیگرانی که نگران امنیت دانشگاه هستند به گزارشها از اقدامها و شعارهای «یهودیستیزانه» استناد کردهاند و ادعا میکنند که دانشگاهها ارعاب علیه یهودیان و سخنان «نفرتانگیز» را تشویق میکنند. در مقابل تظاهرکنندگان که شامل تعدادی از دانشجویان یهودی هستند، اتهام «یهودیستیزی» را رد کردهاند و از مقاماتی که آن را با مخالفت با رژیم اسرائیل یکسان میدانند انتقاد میکنند.
از سوی دیگر، جو بایدن رئیسجمهور ایالات متحده روز یکشنبه «یهودستیزی آشکار» را محکوم کرد و گفت چنین اعمالی «هیچ جایی در پردیسهای دانشگاهی ندارد.»
کاخ سفید همزمان گفته است که رئیسجمهور از آزادی بیان در دانشگاههای ایالات متحده حمایت میکند.